سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راوی حکایت های باقی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

جغرافیای فاصله...

جغرافیای فاصله...

 

تو نیستی و سهم من بی تو، خیال و خاطره هاییست که در هوای تو جامانده.

حال این روزهای من خوش نیست. دچار فاصله ام.

 

جغرافیای فاصله یعنی نگاه تو وقتی

با حسرتی که در پس پلکت نشست می رفتی

یا اینکه بغض و غزل واره های ابری که

در انحنای چشم نجیبت شکست می رفتی

یعنی ضریح حضرت دست های تو وقتی

شیرازه های دست دخیلم گسست می رفتی

یا قبله گاه نرگس شب واره های گیسویت

وقتی که صبح قامت مردانه بست می رفتی

یعنی هجوم حجم حضور تو تا ابد وقتی

قلبی به رنگ خاطره هایت شکست می رفتی

یا پاره های عطر تنت در هوای آغوشم

وقتی میان تکان های دست میرفتی

 

 

م.فهیم