راوی حکایت های باقی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

تلخ و شیرین

حس می کنم دیگه  احتیاجی به توضیح واضحات نیست...

 

تلخ و شیرین

 

من ساده می گویم ولی تو سخت باور کن

خوبم تمام دردهایم رفت باور کن

حجم هوا ابریست اینجا ،جای تو خالی

خشکم، نمی بارم، خیالت تخت باور کن

گل کرده ام در باغ آغوشت، چه شیرینی!

از شاخه میچینم تورا هر وقت، باور کن

بگذار بی پروا بگویم، دوستت دارم

می سوزم از این آتش سر سخت باور کن

باران که باشی واژه هایم سبز خواهد شد

پر میکشم تا آسمان هفت باور کن

 

م.فهیم